آی شهدا یک سال حرف هام و درد دلهامو نگه داشتم به امید روزی که میام شلمچه
شما بگین چه جوری یه سال دیگه طاقت بیارم ...
تا وقتی که نیومده بودم میگفتم ندیدم ولی حالا ؟...
بعد از سه سال که باهاتون انس گرفتم و شما شدین رفیق تنهاییم....
درسته حق دارین هر سالی که میومدم جز اشک شرمندگی چیزی نداشتم ولی وجودتون آرومم میکرد
حالا چه جوری یه سال مثه پرنده ای که تو قفسه تاب بیارم
حرفای نگفتم رو کجا ببرم ؟
ح