سفارش تبلیغ
صبا ویژن
به مردم بیاموز و دانش دیگران را فراگیر، تا دانش خود را استوار کرده و آنچه را که ندانسته ای بدانی . [امام حسن علیه السلام]

اگر تنها ترین تنها شوم باز خدا هست ...


ý          پیغمبر اکرم فرمود: هر کس بر من یک بار صلوات فرستد خدای تعالی در روز قیامت بر بالای سر و جانب راست و چپ و بر بالا و پایین و در همه ی اعضاء و جوارح او نور می دهد.



ساقی ::: یکشنبه 85/11/22::: ساعت 11:51 عصر


شرح دعای ابوحمزه ثمالی به روایت آیة الله جوادی آملی

گر چه همواره راه نیایش عبد و مولا باز است، ولی برای زمان مشخّص مانند ماه مبارک رمضان که عید اولیای الهی است، فضیلت مخصوص است.

أعُوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجِیم . بِسْمِ الله الرَّحمنِ الرَّحِیم . قُلْ مَا یَعْبِأَ بِکُمْ رَبّی لُولا دُعاکُمْ (1)

یکی از آداب و سنن دعا همین است. وجود مبارک امام سجاد سلام الله علیه در سحرهای ماه مبارک رمضان ذات أقدس إله را حمد می‌کند و او را شایسته حمد و ثناء می‌داند و همین را زمینه اجابت دعا می‌شمارد . عرض می‌کند:

"اَلحَمْدُ للهِ الَّذِی یُجِیبُنِی إذا دَعَوتُهُ وَ إنْ کُنْتَ بَطِیئاً حِینَ یَدعُونَی" .

خدا را من حمد می‌کنم که وقتی او را می‌خواهم و می‌خوانم ، مرا اجابت می‌کند. گرچه هر وقت او مرا خواست، من با کُندی به طرف او حرکت می‌کنم و گاهی هم ممکن است این راه را طی نکنم.

خدا را من حمد می‌کنم که وقتی او را می‌خواهم و می‌خوانم ، مرا اجابت می‌کند. گرچه هر وقت او مرا خواست، من با کُندی به طرف او حرکت می‌کنم و گاهی هم ممکن است این راه را طی نکنم.

و خدای را حمد می‌کنم که هر وقت چیزی خواستم به من عطا می‌کند، گرچه هر وقت او دستور انفاق مالی داد من بُخل می‌ورزم . و خدای را حمد می‌کنم که هر وقت خواستم با او ندائی در میان بگذارم، بدون واسطه و بدون شفیعی که از من شفاعت بکند او مرا می‌پذیرد. قبلاً به عرضتان رسید که همانطوری که آیات قرآن یکدیگر را شرح و تفسیر می‌کنند، احادیث و ادعیه و مناجات هم به شرح ایضا.ً

این دعای ابوحمزه ثمالی را باید با سائر ادعیه امام سجاد شرح کرد. وجود مبارک امام سجاد در صحیفه سجادیه دارد که: خدایا! سه چیز مانع دعا کردن من است و یک چیز من را به دعا کردن تشویق می‌کند.

اما آن سه چیزی که حاجب است، نمی‌گذارد من دعا بکنم؛ یکی این که شما مرا امر کردی به واجبات و مستحبات، امر کردی و من در اطاعت امر کُندی کردم و انجام ندادم . دوم این که مرا از بعضی از امور نهی کردی و من متأسفانه مرتکب مَنهیّ عنه تو شدم . سوم این که نعمت‌های فراوانی به من دادی، من به جای شکر نعمت، کُفران نعمت کردم و حقّ شناسی نکردم . این سه امر حاجب و مانع نیایش و دعای من است که من به خودم اجازه نیایش نمی‌دهم و آنها جلوی نیایش من را هم می‌گیرد.

اما یک چیز است که من را وادار به نیایش می‌کند و دعای من را هم مستجاب می‌کند و آن تفضّل و بزرگواری و احسان ابتدائی توست. خدایا ! تو در برابر کار پاداش نمی‌دهی! تمام لطف‌های تو احسان است و تمام منّت‌های تو ابتدا . مِنَنُکَ ابْتِداء . مسبوق به استحقاق نیست . چون روی لطف رفتار می‌کنی، بنابراین من هم به خودم اجازه نیایش و دعا می‌دهم.

در همین دعای ابوحمزه ثمالی عرض می‌کند: اَلحَمدُ للهِ الَّذِی أسئَلُهُ فَیُعْطِیَنِی وَ إنْ کُنْتُ بَخِیلاً حِینَ یَسْتَقْرِضُنِی . خدای را حمد می‌کنم که هر چه از او خواستم به من می‌دهد و اگر خود خدا از من استقراض کند به عنوان قرض الحسنه من کُندی می‌کنم و بُخل می‌ورزم . در قرآن هم فرمود: هآ أنْتُمْ هؤلآءِ تُدعَونَ لِتُنْفِقُوا وَ مِنْکُمْ مَنْ یَبْخَل وَ مَنْ یَبْخَل فَإنَّمَا یَبْخَلُ عَلی نَفسه(2). فرمود: شما کسانی هستید که دعوت می‌شوید در راه خدا انفاق کنید، ولی برخی از شما بُخل می‌ورزند باید مستحضر باشند که علیه خود بُخل می‌ورزند.

بعد عرض می‌کند: خدای را شکر می‌کنم که هر وقت من خواستم با او تنها باشم و کسی مرا همراهی نکند، خدا مرا راه می‌دهد. گاهی انسان می‌خواهد شفیع بیاورد، ولی شفیع ندارد و خداوند هم آخَرُ مَنْ یَشفَع است و آخَرُ مَنْ یَشفَع أرحَمُ الرَّاحِمین.

شفیع جناح طائر است. جناح سائل است که با وسیله شفیع انسان توان پرواز دارد. ولی گاهی انسان بی پر است. شفیعی ندارد. قدرت استشفاء ندارد و اگر هم استشفاء کرد کسی از او شفاعتی را به عمل نمی‌آورد.

خدای را حمد می‌کنم که هر وقت چیزی خواستم به من عطا می‌کند، گرچه هر وقت او دستور انفاق مالی داد من بُخل می‌ورزم .

آنگاه وجود مبارک امام سجاد وصف دیگری که برای داعیان لازم است ذکر می‌کند. داعی باید در خوف و رجاء موحّد باشد. عرض می‌کند:

"وَالحَمدُ للهِ الَّذِی اَدعُوهُ وَلا اَدعُوا غِیرَهُ وَ لُو دَعُوتُ غِیرَهُ لَمْ یَستَجِب لِی دعائی ."

خدای را شکر می‌کنم که من فقط او را می‌خوانم . غیر او را نمی‌خوانم . اگر غیر او را بخوانم ، استجابت نمی‌کنم . چون کار از غیر او ساخته نیست . چنین که در طلیعه امر هم گذشت مِنْ إینٍ لِیَ الخِیرُ یا رَبِّی وَ لا یُوجَدُ إلا مِنْ عِندِکْ.

در امید انسان، باید موحّد باشد. چنین که در خوف هم باید موحّد باشد. یک موحّد در تمام شئون موحّد است. می‌گوید: "إنِّ الصَّلاتِی وَ نُسُکِی وَ مَحیایَ وَ مَماتِی للهِ رَبِّ العالَمِین."(3) ممکن نیست کسی موحّد ناب باشد، توحیدش صحیح باشد، از غیر خدا بترسد. یا ممکن نیست کسی توحیدش تامّ باشد و به غیر خدا تکیّه کند و امیدوار باشد. لذا عرض می‌کند:

"وَالحَمْدُللهِ الَّذِی اَرجُوهُ وَ لا اَرجُوا غِیرَهُ ."

به غیر خدا امیدوار نیستم . چرا ؟ برای این که: وَ لُو رَجُوتُ غِیْرُهُ لَأخْلَفَ رَجائی . اگر من به غیر خدا امیدوار باشم یا کار از دست آنها ساخته نیست، یا اگر ساخته باشد خُلفه رجاء می‌کنند؛ یعنی به امید من بها نمی‌دهند. در حقیقت از غیر خدا کاری ساخته نیست.

چون هر چه در جهان امکان یافت می‌شود مظاهر قدرت خدایند وَ للهِ جُنُودُ السَّمواتِ وَالأرض(4) است، للهِ خَزائِنُهُ السَّمواتِ وَالأرض است وَ مَا یَعلَمُ جُنُودَ رَبِّکَ إلا هُو(5) و مانند آن است . بنابراین یک موحّد در خوف و رجاء موحّد خواهد بود. بعد عرض می‌کند: خدا را شکر می‌کنم که ما را به خودش واگذار کرده است.

و با واگذاری به خود مایه کرامت ما را تأمین کرده است. و ما به غیر خودش واگذار نکرده است که مورد اهانت ما باشد. خدا اگر ما را به خودمان واگذار کند یا به غیرمان واگذار کند مورد وهن ما و سستی ما و اهانت ما خواهد بود. ما می‌شویم موهون و خار و ذلیل. چرا ؟ چون اگر اَلعِزَّةُ للهِ جَمِیعاً (6)، اگر تمام عزّت مال خداست، اگر خدا انسان را به غیر خدا واگذار کند، چه به خودش واگذار کند، چه به افراد دیگر چنین کسی ذلیل خواهد بود.

برای این که عزّت فقط از ناحیه ذات أقدس إله است . و خداوند با این کار که ما را به خودش واگذار کرده ، به غیر خودش واگذار نکرده، ما را از ذلیل و فرومایه شدن رهائی بخشید و عزیز و گرامی قرار داد.

وَالحَمْدُ للهِ الَّذِی تَحَبَّبَ إلَیَّ وَ هُوَ غَنِیٌّ عَنّی . وَالحَمْدُ للهِ الَّذِی یَحْلُمُ عَنّی حَتّی کَأنّی لا ذَنْبَ لِی فَرَبِّی أحمَدُ شِیءٍ عِنْدِی وَ اَحَقُّ بِحَمْدِی .

خدا از هر موجودی حمیدتر، محبوب‌تر و شایسته‌تر برای حمد است . چرا ؟ برای این که خدا خود را دوست ما معرفی کرده است . فرمود: إنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِی یُحبِبْکُمُ الله (7). خدا بندگانش را دوست دارد.

مؤمنین را دوست دارد و مانند آن تَحبُّب کرده، اظهار محبّت کرده. نسبت به ما دوستی می‌کند با این که از ما بی‌نیاز است کاملاً، این یک . خدا از زشتی‌های ما صرف نظر کرده، حلیمانه با ما برخورد کرده که گویا اصلاً گناهی از ما سر نزده، دو . وَ هُوَ یَحلُم . از این جهت خدا محمودترین اشیاء و شایسته‌ترین اشیاء به حمد است. برای این که در کمال بزرگواری و بی‌نیازی خود را نسبت به ما محبّ نشان می‌دهد. و در کمال حلیم و صبور و بردبار بودن از همه گناهان ما می‌گذرد که گویا اصلاً گناهی از ما صادر نشده است . خوب چنین موجودی دارای بهترین نعمت است و نعمت او هم به ما می‌رسد، لذا شایسته بهترین نعمت است و نعمت او هم به ما می‌رسد، لذا شایسته بهترین حمد است. غیر خدا نه از ما بی نیازند، نه نسبت به ما تَحبُّب دارند، اظهار محبّت می‌کنند. نه از لغزش‌های ما می‌گذرند.

پس شایسته حمد نیستند . در اینگونه از موارد احمد بودن و أحقّ به حمد بودن أفعَل تعیینی است نه تفضیلی. یعنی تنها کسی که شایسته حمد است خدای سبحان آن است. امیدواریم خدای سبحان حمد و ثنای همگان را بپذیرد.

برگرفته از سایت تبیان      tebyan.net



ساقی ::: یکشنبه 85/11/22::: ساعت 11:49 عصر




ساقی ::: سه شنبه 85/11/17::: ساعت 12:15 عصر



                 السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام 
                            

                            هر دم به گوشم می رسد آوای زنگ قافله                      

                                                  این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله                        

                                                          یک زن میان محملی اندر غم و تاب و تب است                                                              

                                                                 این زن صدایش آشناست ای وای من این زینب است            



ساقی ::: پنج شنبه 85/11/5::: ساعت 11:22 صبح




ساقی ::: دوشنبه 85/11/2::: ساعت 3:36 عصر




ساقی ::: دوشنبه 85/11/2::: ساعت 12:25 عصر


انا لله و انا الیه راجعون

آخرین باری که کانکت شدم دیدم صفحه آف ها خلوته ؛ عجله داشتم و به پیامهای 

خصوصی توجه نکردم و فقط دیدم یکی حرف از رفتن میزنه و یه جشن تولد فکر کردم شوخیه

تا اینکه ... باورش خیلی سخت بود فقط گفتم : خدا بیامرزه جوون بود ؛ نویسنده ی خوبی

 هم بود.....................

همون طوری که می خواستی همه با هم فریاد میزنیم : تولدت مبارک

ما پارسی بلاگی ها یه جورایی از یه خوانواده ی دوست داشتنی هستیم پس اگه براش دعا

نکنیم و یه فاتحه نخونیم مدیونیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین

الرحمن الرحیم

ملک یوم الدین

ایاک نعبد و ایاک نستعین

اهدنا الصراط المستقیم

صراط الذین انعمت علیهم

غیر المغضوب علیهم

ولاالضالین

 

 



ساقی ::: سه شنبه 85/10/19::: ساعت 7:9 عصر




ساقی ::: دوشنبه 85/10/18::: ساعت 1:50 صبح


پیامبر اسلام (ص) در عرفات

و نیز دامنه کوه عرفات در زمان صدر اسلام کلاس صحرایی پیامبر اسلام (ص) بود و بنا به گفته مفسرین آخرین سوره

قرآن در صحرای عرفات بر پیغمبر (ص) نازل شد و پیغمبر این سوره را که از جامع ترین سوره های قرآن است و دارای

 میثاق و پیمانهای متعدد با ملل یهود، مسیحی و مسلمان و علمای آنها می باشد، و قوانین و احکام کلی اسلام

 را در بر دارد، به مردم و شاگردانش تعلیم فرمود.

و طبق مشهور میان محدثان پیامبر (ص) در چنین روزی سخنان تاریخی خود را در اجتماعی عظیم و با شکوه

 حجاج بیان داشت:

...... ای مردم سخنان مرا بشنوید! شاید دیگر شما را در این نقطه ملاقات نکنم. شما به زودی بسوی خدا باز می گردید.

 در آن جهان به اعمال نیک و بد شما رسیدگی میشود. من به شما توصیه می کنم هرکس امانتی نزد اوست باید به

صاحبش برگرداند. هان ای مردم بدانید ربا در آئین اسلام اکیداً حرام است. از پیروی شیطان بپرهیزید. به شما سفارش

می کنم که به زنان نیکی کنید زیرا آنان امانتهای الهی در دست شما هستند، و با قوانین الهی بر شما حلال شده اند.

......... من در میان شما دو چیز بیادگار می گذارم که اگر به آن دو چنگ زنید گمراه نمی شوید، یکی کتاب خدا و دیگری

 سنت و (عترت) من است.

هر مسلمانی با مسلمان دیگر برادر است و همه مسلمانان جهان با یکدیگر برادرند و چیزی از اموال مسلمانان بر مسلمانی

 حلال نیست مگر اینکه آنرا به طیب خاطر به دست آورده باشد.....



ساقی ::: شنبه 85/10/9::: ساعت 3:33 عصر

<   <<   6   7   8   9   10   >>   >