سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بشنو تا بدانی و ساکت شو تا سالم بمانی . [امام علی علیه السلام]

اگر تنها ترین تنها شوم باز خدا هست ...


آیة الکرسی نجات دهنده از عذاب خداوند برای میت

 

هر که عبورش بر گورستانی افتد و یازده مرتبه قل هو الله احد را بخواند به عدد مردگان به او ثواب دهد و دستور است سوره حمد و آیة الکرسی و قل هو الله احد و دو قل اعوذ را هر یک سه بار بخواند و سوره قدر را هفت بار و تبارک الذی ( سوره ملک ) را یک بار بخواند که این عمل ؛ میت را از عذاب خلاص می کند.



ساقی ::: چهارشنبه 86/3/2::: ساعت 2:6 عصر


آی شهدا یک سال حرف هام و درد دلهامو نگه داشتم به امید روزی که میام شلمچه

شما بگین چه جوری یه سال دیگه طاقت بیارم  ...

تا وقتی که نیومده بودم  میگفتم ندیدم ولی حالا ؟...

بعد از سه سال که باهاتون انس گرفتم و شما شدین رفیق تنهاییم....

درسته حق دارین هر سالی که میومدم جز اشک شرمندگی چیزی نداشتم ولی وجودتون آرومم میکرد

حالا چه جوری یه سال مثه پرنده ای که تو قفسه تاب بیارم

حرفای نگفتم رو کجا ببرم ؟

ح

ساقی ::: یکشنبه 86/2/16::: ساعت 12:13 صبح


            پیامبر مکرم اسلام (صلی الله علیه و آله) فرمود: نماز را سبک و ناچیز مشمارید، هر کس نسبت به

            نمازش بى اعتنا باشد و آنرا سبک و ضایع گرداند همنشین قارون و هامان خواهد گشت و حقّ خداوند

            است که او را همراه منافقین در آتش داخل نماید.



ساقی ::: پنج شنبه 86/2/6::: ساعت 2:12 عصر


به نام او ...

خدایا نمی توانم با تو نباشم

 

همه ی لحظه هایم از تو سرشار است

 

نگارا ... تو تعیین کننده چگونه بودنم هستی

 

مانند بهار که می آید و تعیین می کند درخت چگونه شکوفا می شود

 

خدایا...

 

        من تصویرم و تو آینه

 

                        من بارانم و تو آسمان   

  

                                        من درختم و تو بهار  

 

                                                  من آفریده ام و تو آفریدگار

 

نازنینا ... مرا از بهشت نرانی که بهشت من تویی

 

می خواهم تنها به تو بیاندیشم و تنها با تو باشم چون تو بهشت منی



ساقی ::: شنبه 86/1/25::: ساعت 11:1 صبح


میلاد بر همتون مبارک

                    شما هم امشب  هوایی شدین نه؟

                    آره منم آره ...

                    منم دلم امشب یه جای دیگه بود

                    وقتی تو مسجد جامع محلمون نشسته بودم ؛ چشمامو میبستم و میرفتم کنار مسجدش و با

                    نوای یا رسول الله اطرافیام برمیگشتم...

                   چشمام و بستم و فقط دعا کردم ... کاش میشد دو رکعت نماز عشق تو مسجد النبی می خوندم...



ساقی ::: جمعه 86/1/17::: ساعت 2:8 صبح


آیه صلوات و درود


در آیه 56 سوره احزاب مى‏خوانیم: "ان الله و ملائکته یصلون على النبى یا ایهاالذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما"؛ «خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود مى‏فرستند، اى کسانى که ایمان آورده‏اید بر او درود بفرستید و سلام بگوئید و در برابر فرمانش تسلیم باشید.»

در این آیه مقام پیامبر اسلام به عالی‌ترین وجه ترسیم شده است، چرا که هم خداوند متعال و هم تمام فرشتگان مقرب او بر پیامبر درود مى‏فرستند و هم دستور داده شده است همه مؤمنان بدون استثنا بر او رحمت و درود و سلام بفرستند.

در روایات بسیارى مى‏خوانیم که وقتى اصحاب و یاران از حضرتش سوال کردند: چگونه درود و صلوات و سلام بر شما بفرستیم، پیغمبر اکرم «آل» را در کنار خود قرار داد و تمام رحمت و درودى که از خداوند براى او تقاضا مى‏شد، براى «آلش» نیز تقاضا مى‏شد، این قرینه است بر این که صلوات و درود خداوند و ملائکه نیز تعمیم دارد، هم شامل پیامبر و هم شامل «آل» او مى‏شود، و این یک مساله ساده نیست، بلکه نشان مى‏دهد که آنها مقاماتى دارند تالى پیغمبر و مأموریتى دارند در جهاتى شبیه مأموریت او، وگرنه این همه مقام تنها به خاطر خویشاوندى، غیر ممکن است .

چه مقامى از این بالاتر؟ و چه عظمتى از این بیشتر؟

درست است که در این آیه، سخنى از آل پیامبر صلی الله علیه و آله به میان نیامده است، ولى در روایات بسیارى مى‏خوانیم که وقتى اصحاب و یاران از حضرتش سوال کردند: چگونه درود و صلوات و سلام بر شما بفرستیم، پیغمبر اکرم «آل» را در کنار خود قرار داد و تمام رحمت و درودى که از خداوند براى او تقاضا مى‏شد، براى «آلش» نیز تقاضا مى‏شد، این قرینه است بر این که صلوات و درود خداوند و ملائکه نیز تعمیم دارد، هم شامل پیامبر و هم شامل «آل» او مى‏شود، و این یک مساله ساده نیست، بلکه نشان مى‏دهد که آنها مقاماتى دارند تالى پیغمبر و مأموریتى دارند در جهاتى شبیه مأموریت او، وگرنه این همه مقام تنها به خاطر خویشاوندى، غیر ممکن است .

اکنون به سراغ بخشى از این رویات که در معروف‌ترین منابع اهل تسنن آمده است، مى‏رویم .

- در«صحیح بخارى» از «ابو سعید خدرى» نقل شده است که ما عرض کردیم: «اى رسول خدا! سلام بر تو معلوم است، چگونه صلوات بر تو بفرستیم»؟ فرمود: قولوا اللهم صل على محمد عبدک و رسولک کما صلیت على ابراهیم، و آل ابراهیم و بارک على محمد و على آل محمد کما بارکت على ابراهیم؛«بگوئید خداوندا درود بفرست بر محمد بنده‏ات و رسولت همان گونه که درود بر ابراهیم و آل ابراهیم فرستادى، و برکت بفرست بر محمد و بر آل محمد، آن گونه که برکت فرستادى بر ابراهیم.»(1)

«بیهقى» در ذیل یکى از روایاتى که در آن سخن از نماز به میان نیامده است مى‏گوید: این روایت نیز ناظر به حال نماز است زیرا جمله قد علمنا کیف نسلم؛ «ما مى‏دانیم چگونه سلام بر تو بفرستیم» اشاره به سلام در تشهد است (السلام علیک ایها النبى و رحمة الله و برکاته) بنابراین مراد از صلوات نیز همان فرستادن صلوات در تشهد است.

 در همان کتاب و همان صفحه این حدیث به طور کامل‌ترى از «کعب بن عجره» (یکى از صحابه معروف) نقل مى‏کند که به رسول خدا عرض کردند: چگونگى سلام بر تو را دانسته‏ایم، اما صلوات بر تو چگونه باید باشد؟ فرمود: اللهم صل على محمد و على آل محمد کما صلیت على آل ابراهیم انک حمید مجید، اللهم بارک على محمد و على آل محمد کما بارکت على آل ابراهیم انک حمید مجید.(2)

توجه داشته باشید که بخارى این احادیث را در ذیل آیه شریفه ان الله و ملائکته... ذکر مى‏کند.

- در «صحیح مسلم» که دومین منبع حدیث معروف برادران اهل تسنن است از «ابى مسعود انصارى» نقل شده که پیامبر صلی الله علیه و آله نزد ما آمد و ما در مجلس «سعد بن عباده» بودیم، «بشیر» فرزند «سعد» عرض کرد: «اى رسول خدا، خداوند به ما دستور داده بر تو صلوات بفرستیم، چگونه بر تو صلوات بفرستیم؟ پیامبر نخست سکوت کرد، سپس فرمود بگوئید: اللهم صل على محمد و على آل محمد کما صلیت على آل ابراهیم، بارک على محمد و على آل محمد کما بارکت على آل ابراهیم فى العالمین انک حمید مجید.(3)

- در تفسیر «الدرالمنثور» که معروف‌ترین تفسیر روایى است همان روایت ابوسعید خدرى را از «بخارى» و «نسائى» و «ابن ماجه» و«ابن مردویه» از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل مى‏کند.(4)

و در همان کتاب عبارت «ابو مسعود انصارى» را از ترمذى و نسائى نقل کرده است. (5)

و عین این، مضمون را نیز با مختصر تفاوتى از «مالک»، و «احمد » و «بخارى» و «مسلم» و «ابوداود» و «نسائى» و «ابن ماجه» و«ابن مردویه» و از «ابواحمد ساعدى» نقل مى‏کند.(6)

«حاکم نیشابورى» در المستدرک على الصحیحین از ابن ابى لیلى نقل مى‏کند که «کعب بن عجره» مرا ملاقات کرد و گفت: آیا هدیه‏اى به تو بدهم که از پیامبر شنیدم؟!

گفتم: آرى هدیه کن، گفت: از رسول خدا صلی الله علیه و آله سوال کردیم: چگونه بر شما اهل‌بیت علیهم‌السلام صلوات بفرستیم؟ فرمود: اللهم صل على محمد و على آل محمد کما صلیت على ابراهیم و على آل ابراهیم انک حمید مجید اللهم بارک على محمد و على آل محمد کما بارکت على ابراهیم و على آل ابراهیم انک حمید مجید .

سپس حاکم نیشابورى که بناى او بر این است احادیثى را ذکر کند که در صحیح بخارى و مسلم نیست، مى‏گوید: این حدیث را با همین سند و الفاظ، بخارى از «موسى بن اسماعیل» در کتاب خود نقل کرده، و اگر من آن را در اینجا تکرار کردم به خاطر آن است که معلوم شود اهل‌بیت و آل همه یکى هستند (باید توجه داشت که حاکم این حدیث را بعد از حدیث «کساء»که در آن تصریح شده اهل‌بیت من على و فاطمه (حسن و حسین علیهم السلام هستند نقل کرده است).(7) و این یک تعبیر پر معنى است .

سپس «حاکم» به دنبال آن، حدیث ثقلین و به دنبال آن، حدیث ابوهریره را نقل مى‏کند که پیامبر نگاه به على و حسن و حسین علیهم السلام کرد و فرمود: انا حرب لمن حاربکم و سلم لمن سالمکم؛ «من با هر کس که با شما از در جنگ در آید، اعلان حنگ مى‏دهم، و با هر کس که با شما در صلح باشد در صلحم.» (8)

«محمد بن جریر طبرى» نیز در تفسیر خود در ذیل همین آیه، روایت فوق را با کمى تفاوت از «موسى بن طلحه» از پدرش نقل کرده است، و در روایت دیگرى همان را از «ابن عباس» روایت کرده، و در روایت سومى از زیاد و ابراهیم و در روایت چهارم از «عبدالرحمن بن بشربن مسعود انصارى.»(9)

«بیهقى» نیز در کتاب معروف «سنن» روایات متعددى در این زمینه نقل کرده که بعضى از آنها وظیفه مسلمانان را در موقع نماز، و هنگام تشهد روشن مى‏سازد، از جمله در حدیثى از «ابى مسعود عقبّه بن عمرو» نقل مى‏کند که مردى آمد و خدمت پیامبر نشست، و ما نیز نزد او بودیم، عرض کرد، اى رسول خدا! کیفیت سلام بر تو را مى‏دانیم ولى هنگامى که نماز مى‏خوانیم چگونه بر تو صلوات بفرستیم؟ پیامبر سکوت کرد تا آنجا که ما فکر کردیم اى کاش این مرد چنین سؤال را نمى‏کرد سپس فرمود: اذا انتم صلیتم علىّ فقولوا اللهم صل على محمد النبى الامى و على آل محمد، کما صلیت على ابراهیم و على آل ابراهیم و بارک على محمد النبى الامى و على آل محمد کما بارکت على ابراهیم و على آل ابراهیم انک حمید مجید.

سپس از ابو عبدالله شافعى نقل مى‏کند که این حدیث صحیحى است که درباره صلوات فرستادن بر پیغمبر در نمازها سخن مى‏گوید.(10)

«بیهقى» احادیث متعدد دیگرى نیز در زمینه چگونگى صلوات بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به طور مطلق یا در نماز آورده مخصوصا در حدیثى از «کعب بن عجره» از پیغمبر اکرم نقل مى‏کند که: انه کان یقول فى الصلوة؛ اللهم صل على محمد و آل محمد کما صلیت على ابراهیم و آل ابراهیم و بارک على محمد و آل محمد کما بارکت على ابراهیم و آل ابراهیم انک حمید مجید: پیامبر در نماز خود چنین مى‏فرمود: اللهم صل على محمد و آل محمد کما صلیت...(11)

از این حدیث روشن مى‏شود که حتى خود پیغمبر در نمازهایش این صلوات را مى‏فرستاد.

«بیهقى» در ذیل یکى از روایاتى که در آن سخن از نماز به میان نیامده است مى‏گوید: این روایت نیز ناظر به حال نماز است زیرا جمله قد علمنا کیف نسلم؛ «ما مى‏دانیم چگونه سلام بر تو بفرستیم» اشاره به سلام در تشهد است (السلام علیک ایها النبى و رحمة الله و برکاته) بنابراین مراد از صلوات نیز همان فرستادن صلوات در تشهد است.(12)

به این ترتیب مسلمانان مأمورند همان گونه که به عقیده تمام فرق مسلمین سلام بر پیغمبر را به صورت السلام علیک ایها النبى و رحمة الله در تشهد نماز بگویند مأمورند که صلوات بر پیغمبر را نیز در تشهد بگویند

هر چند در میان مذاهب چهارگانه اهل تسنن در اینجا مختصر اختلافى دیده مى‏شود شافعى‏ها و حنبلى‏ها مى‏گویند صلوات بر پیامبر در تشهد دوم واجب است در حالى که مالکى‏ها و حنفى‏ها آن را سنت مى‏دانند (13) ولى طبق روایات فوق بر همه واجب است .

به هر حال کتاب‌هایى که روایات مربوط به صلوات بر محمد وآل محمد (به طور مطلق یا در خصوص تشهد نماز) در آن نقل شده بیش از آن است که در این مختصر بیان شد، آنچه در بالا آمد، نمونه‏اى از این روایات و این کتب است، این روایات را گروهى از صحابه مانند ابن عباس، طلحه، ابو سعید خدرى، ابوهریره، ابو مسعود انصارى، بریده، ابن مسعود، کعب بن عجره ، و شخص على علیه السلام نقل کرده‏اند .

نکته‏اى که مایه شگفتى است این است که دانشمندان اهل تسنن - على‌رغم این همه تاکیداتى که در روایات پیامبر صلی الله علیه و آله نسبت به اضافه کردن «آل محمد» وارد شده، همیشه (جز در موارد بسیار نادر) آل محمد را حذف مى‏کنند و مى‏گویند: صلى الله علیه و سلم .

و از آن عجیب‌تر این که: در کتب حدیث حتى در ابوابى که روایات فوق در مورد اضافه کردن آل محمد نقل مى‏شود هنگامى که نام پیامبر را در لابلاى همین احادیث ذکر مى‏کنند، مى‏گویند «صلى الله علیه و سلم» (بدون اضافه ال) و ما نمى‌دانیم چه عذرى در پیشگاه پیامبر در این مخالفت صریح با دستور آن حضرت دارند؟

مثلا بیهقى در عنوان همین باب مى‏نویسد: «باب الصلوة على النبى صلى الله علیه و سلم فى التشهد»و همچنین در بعضى دیگر از منابع معروف حدیث .

سمهودى در الاشراف على فضل الاشراف از ابن مسعود انصارى نقل مى‏کند که رسول خدا فرمود: من صلى صلاة لم یصل فیها علىّ و على اهل بیتى لم تقبل؛ «کسى که نمازى بخواند که در آن بر من و بر اهل‌بیتم صلوات نفرستد نمازش قبول نیست.»

انتخاب این عنوان خواه از سوى مؤلفان این کتب باشد و یا محققان بعد، با توجه به آنچه در ذیل آن آمده بسیار عجیب و متناقض است .

این بحث را با دو حدیث دیگر پایان مى‏دهیم:

- ابن حجر در صواعق چنین نقل مى‏کند که رسول خدا فرمود: لا تصلوا على الصلاة البتراء قالوا و ما الصلاة البتراء، قال: تقولون: اللهم صل على محمد و تمسکون، بل قولوا اللهم صل على محمد و آل محمد:«هرگز بر من صلوات بریده و ناقص نفرستید، عرض کردند صلوات بریده و ناقص چیست؟ فرمود: این که بگوئید: اللهم صل على محمد و امساک کنید و ادامه ندهید بلکه بگوید: اللهم صل على محمد و آل محمد.(14)

این حدیث نشان مى‏دهد که حتى کلمه على نباید میان محمد و آل محمد جدایى بیافکند باید گفت: اللهم صل على محمد و آل محمد.

- سمهودى در الاشراف على فضل الاشراف از ابن مسعود انصارى نقل مى‏کند که رسول خدا فرمود: من صلى صلاة لم یصل فیها علىّ و على اهل بیتى لم تقبل؛ «کسى که نمازى بخواند که در آن بر من و بر اهل‌بیتم صلوات نفرستد نمازش قبول نیست.» (15)

و ظاهرا امام شافعى در آن شعر معروفش ناظر به همین روایت است که مى‏گوید:

یا اهل‌بیت رسول الله حبّکم فرض من الله فى القرآن انزله

کفاکم من عظیم القدر انکم من لم یصل علیکم لاصلاة له

«اى اهل‌بیت رسول الله محبت شما، از سوى خداوند در قرآن واجب شده است .

در عظمت مقام شما همین بس است که هر کس بر شما صلوات نفرستد نمازش باطل است.(16) آیا کسانى که چنین مقامى را دارند که نامشان در کنار نام پیامبر اکرم در نمازها به عنوان یک فریضه الهى باید ذکر شود مى‏توان همسنگ دیگران شمرد، و با وجود آنان جایى براى غیر آنان در مساله ولایت و امامت و جانشینى پیامبر صلی الله علیه و آله باقى مى‏ماند؟ کدام فرد منصف مى‏تواند دیگران را بر آنان با این همه مقام فضیلت ترجیح دهد؟ آیا اینها همه به طور مستقیم مسئله ولایت و خلافت را روشن نمى‏سازد؟ داورى با شماست .


پی‌نوشت‌ها:

1- صحیح بخارى، ج 6، ص 151 (طبع دارالجیل بیروت).

2- همان مدرک.

3- صحیح مسلم، ج 1، ص 305، حدیث 65 (طبع احیاء تراث العربى، بیروت).

4- الدرالمنثور، ج 5، ص 217.

5- همان مدرک.

6- الدرالمنثور، ج 5، ص 217.

7- المستدرک على الصحیحین، ج 3، ص 148.

8- همان مدرک، ص 149.

9- تفسیر جامع البیان (طبرى)، ج 22، ص 32 (چاپ دارالمعرفه بیروت).

10- سنن بیهقى، ج 2، ص 146 و 147.

11- همان مدرک، ص 147.

12- سنن بیهقى، ج 2، ص 147.

13- الفقه على المذاهب الاربعه، ج 1، ص 266 (طبع دارالفکر).

14- صواعق، ص 144.

15- سمهودى در الاشراف، ص 28 (مطابق نقل احقاق الحق، ج 18، ص 310).

16- در کتاب نفیس الغدیر انتساب این اشعار را به امام شافعى از «شرح المواهب زرقانى» ج 7، ص 7 و جمعى دیگر آورده است .

منبع:

سایت بلاغ ، آیة الله مکارم شیرازى

ساقی ::: جمعه 86/1/17::: ساعت 1:55 صبح


 

 

 

         با آرزوی 12 ماه شادی ؛ 52 هفته خنده ؛ 365 روز سلامتی ؛ 8760 ساعت عشق

 

               ؛ 525600 دقیقه برکت ؛ 3153000 ثانیه دوستی سال نو پیشاپیش مبارک. 

 

 

 

 

 



ساقی ::: سه شنبه 85/12/29::: ساعت 2:2 عصر


السلام علیک  یا علی ابن موسی الرضا

 



ساقی ::: دوشنبه 85/12/28::: ساعت 11:14 عصر




ساقی ::: شنبه 85/12/26::: ساعت 11:18 صبح



حیف دوران طلائیمان گذشت               لحظه های کربلائیمان گذشت

آن زمان با لاله ها می زیستیم            با شهیدان خدا می زیستیم

با شقایق گفتگویی داشتیم                 پیش خوبان آبرویی داشتیم



ساقی ::: شنبه 85/12/26::: ساعت 11:15 صبح

<      1   2   3   4   5   >>   >